ارتباط امنیت و درآمد مالی مددکاران اجتماعی بر عملکرد حرفه ای آنان
ارتباط امنیت و درآمد مالی مددکاران اجتماعی بر عملکرد حرفه ای آنان
احمدعلی جبارزاده؛ مددکار اجتماعی
درآمد و کیفیت کار دو متغیر وابسته بهم، که تأثیرگذاری عمیق و مستقیمی بر هم دارند. به این معنی که هر چقدر که درآمد حاصل از کار بالا باشد، کیفیت کار ارائه شده هم بالا می رود. و بالعکس هر چه که درآمد ناشی از کار پایین باشد، سبب از بین رفتن امنیت مالی و روانی و به طبع آن اُفت جدی و مخرب کار خواهد بود!
اگرچه کارایی کار انجام شده صرفاً به درآمد و بازگشت مالی مربوط نمی شود، اما غیر قابل انکار است که نبود درآمدزایی در یک کار و در هر کاری بی شک مقدمه تحلیل رفتن کیفیت کاری خواهد شد.
مددکاری اجتماعی هم بعنوان یک حرفه و شغل مستثنی از این قاعده نیست. در اهمیت و کارایی این حرفه در خدمت رسانی به جامعه هدف، تأثیرگذاری بر لایه های مختلف جامعه، در پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی و همراه شدن در مسیر رشد و زندگی بهتر حرفی نیست و لزوم این حرفه از الزامات جدی جامعه است. با این شرایط و بنوعی حساسیت و سختی کار یک مددکار اجتماعی از چه حمایت مالی، درآمد کافی و امنیت اقتصادی برخوردار است؟
در پاسخ به این پرسش، خیلی با وضعیت اقتصادی خوبی روبرو نیستیم! مددکاران اجتماعی به سختی درآمدزایی می کنند. پشتوانه مالی خوبی ندارند. به منابع اقتصادی قابل اطمینانی وصل نیستند.
درگیر سهم خواهی ناعادلانه با سایر حرفه های موازی هستند که به عناوینی غیر علمی سفره روزی را به سمت خود می کشند! آسیب دیده از فقدان متولیان دغدغه مند و غیر حرفه ای هستند که توجهی به مشکلات مالی مددکاران اجتماعی ندارند. جامعه مددکاری اجتماعی پاره پاره شده و درگیر تنش های درونی که سبب فقدان انسجام در مطالبه گری مادی و صنفی شان هستند.
این همه در نهایت سفره خالی و جیب تهی را برای تأثیرگذار ترین حرفه علوم یاورانه موجب شده اند و لاجرم حرکت های حرفه ای مددکارانه، پژوهش های کاربردی، مداخله های تخصصی، مسئولیت پذیری های تأثیرگذار، مشاوره های فردی و گروهی و خانوادگی و مدیریت سونامی آسیب های اجتماعی توسط جامعه و صنف مددکاری اجتماعی در حال تهی شدن از درون و از ریخت افتادن از بیرون می باشد.
چه باید کرد؟ آیا با شعارهای پوپولیستی که مددکاران اجتماعی برای پول کار نمی کنند و یا آنانی که به دنبال پول اند سراغ این حرفه مقدس نمی آیند و از این گونه! شعارها دیگر کاربردی دارد؟ به هیج وجه!
معتقدیم که کار خوب می کنیم و می باید که درآمد مناسبی داشته باشیم. اما این اعتقاد به تنهایی کافی نیست. بیشتر از این لازم است. تلاشی بیشتر، مطالبه گری جدی تر، انسجام صنفی متعهد تر، نگاه اجتماعی غیر شخصی و کمی خودباوری و جسارت برای این باید و اعتقاد لازم است.
تاریخ انسان ها و مرور آن در حوزه های مختلف بیانگر این واقعیت است که حرفه و شغلی در جامعه ماندگار شده است که بار و منافع مالی در پی داشته است و صد البته که شغلی به در آمد می رسد که منافع آن بر جامعه متصور باشد. گاه این عدم تصور منافع نه از ناکارایی شغل که از ناشناخته بودن آن یا از تمامیت خواهی جمعی منفعت طلب، یا از غرض ورزی ها و حسادت ها و یا عللی دیگر می باشد.
در این شرایط نامطلوب هستند مددکاران اجتماعی که می توانند درآمدزایی خوبی برای خود فراهم کنند و این هم در حجم محدودی بوده و هم معطوف به فرد است.
متولیان مددکاری اجتماعی کشور؛ تلاش برای سوددهی در این صنف نیازمند مطالبه گری و برنامه ریزی جدی شماست و البته نه از آنگونه که تابحال بوده! روی کاغذ و بدون پشتوانه اجرائی و حمایتی.